قدس آنلاین- تا چندسال پیش واژه «استارتاپ» برای بسیاری واژهای غریب بود، ولی امروز که از تاکسیهای اینترنتی، سفارش غذا بهصورت اینترنتی یا خرید کالاهای موردنیاز ازطریق فروشگاههای اینترنتی استفاده میکنیم، بهگفته معاون سازمان فناوری اطلاعات حدود ۴۹ درصد استارتآپها وارد ایران شدهاند. ۱۵.۶ درصد نمونه اولیهاند و نیمدرصد در حالت بلوغ و ۱۱.۵ درصد در وضعیت گسترش بازارهای جدید و ۳۳.۴ در وضعیت رشد و درآمد قرار دارند. این سخنان از وضعیت امیدوارکننده استارتاپها خبر میدهد، اما با توجه به توسعه استارتاپها در کشورمان، هنوز این کسبوکارهای نوآورانه که عموماً بر بستر اینترنت اجرا میشوند. در گفتوگو با دکتر پرویز کرمی مشاور رئیس بنیاد ملی نخبگان و دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانشبنیان معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به بررسی وضعیت استارتاپها یا کسبوکارهای نوپا و نوآورانه در کشورمان پرداختیم که میخوانید.
چه اتفاقی باید بیفتد تا بین مردم و استارتاپها آشتی شکل بگیرد و ادبیات آن عمومی شود؟
جامعه ما باید جامعه استارتاپی شود، چون جامعهای جوان، تحصیلکرده و پرنشاط داریم؛ جامعهای که از زیرساختهای خوبی در حوزههای مختلف زیستبوم فناوری و نوآوری برخوردار است. دانشگاهها، پارکهای علم و فناوری، مراکز رشد، شتابدهندهها و صندوقهای جسورانه باید توسعه یابند تا جامعه استارتاپی شود، جامعه ما از اینها برخوردار است اما اصل و شاهکلید این زیستبوم، نیروی انسانی خلاق، نوآور، متخصص و تحصیلکرده است. جامعه ما دارای چهارمیلیون و ۷۰۰ هزار دانشجو در مقاطع مختلف تحصیلی است و همین تعداد دانشآموخته خوب در اختیار دارد. جامعه باید بتواند تسهیلگری کند، یعنی در این زمینه آموزش، هدایت و راهنمایی بدهد، زیرا استارتاپها کسبوکارهای نوپایی هستند که حول نیاز جامعه بهوجود میآیند و سعی میکنند عناصر متعددی را برای از بین بردن آن نیاز یا رفع آن بهوجود بیاورند. ممکن است کسبوکاری هم حول آن پیش بیاید یا نیاید. وقتی نگاه عموم جامعه استارتاپی شد، کسبوکارهای نوپا در حوزههای تی، بایوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و هوافضا پیش میرود. ممکن است عدهای هم در این حوزه شکست بخورند، البته این باعث نمیشود که از فضای استارتاپی خارج شوند، بلکه حوزه جدیدی را تجربه میکنند و با آمادگی و آگاهی در این حوزه قدم برمیدارند. جامعه استارتاپی، جامعهای نوآور، خلاق و روبه جلو است.
آیا جامعه ما میتواند یک جامعه استارتاپی شود؟
بله، حتماً میتواند. این تغییر و نوآوری شروع شده است و به هیچعنوان نمیتوانیم جلوی این تغییر اجتماعی را بگیریم، بلکه باید بهدرستی و عالمانه با آن کنار بیاییم. باید سعی کنیم مزایای آن را ببینیم و اگر معایب و چالشهایی دارد، آنها را رفع کنیم. برای مثال وقتی استارتاپی در حوزه حملونقل شکل میگیرد، جامعه سنتی حملونقل ما دچار آسیب و مشکل میشود و ممکن است عدهای شغلشان را از دست بدهند. برای اینکه نقصان و معایب این موضوع به حداقل برسد، هم عناصر استارتاپی، هم عناصر دولتی و هم عناصر اجتماعی باید دست به دست هم بدهند. ما جامعه تاکسیران را در کلانشهرها و شهرهای مختلف ایران داشتیم، اما استارتاپهای متعددی در حوزه حملونقل اینترنتی وارد بازار شدند و موفقیتهای زیادی کسب کردند، چون قیمت را بسیار پایین آوردند و راحتی و آسایش را بالا بردند. حالا ما باید مراقب جامعه سنتی تاکسیران خودمان باشیم که در یک مسیر حمایتی، آسیب کمتری ببینند. این نگاه حمایتی را در شغلهای مختلف میتوان تکثیر کرد؛ شغلهایی که در کسبوکارهای اینترنتی و خریدوفروش شکل گرفته یا استارتاپهای غذایی و استارتاپهایی در حوزه تکنولوژی که رو به فزونی است. باید بدانیم که جامعه ما در بین جوامع اطرافمان یک بازار ۸۰ میلیونی است و اگر مسئولان دستگاههای مختلف به فکر تأمین نیازهای این بازار چند ده میلیونی نباشند، این بازار حتماً توسط کشورهای دیگر تسخیر میشود. نمونه آن تولید محتوا در فضای رسانههای دیجیتال است. اگر نتوانیم در فضای مجازی، تولید محتوای ایرانی اسلامی داشته باشیم، حتماً توسط تولیدکنندگان خارجی، شبکههای اجتماعی از محتوایی که با فرهنگ و آداب و رسوم ما همخوانی ندارد، پر میشود.
فهم مدیریتی از استارتاپها بسیار مهم است. برخی مدیران دولتی این مسأله را مسخره میکنند و میگویند که استارتاپها بچهبازیاند.
این بهدلیل عدم آشنایی و اشراف به اهمیت موضوع است. باید فرهنگسازی و اطلاعرسانی کنیم و نقش رسانهها در ایباره بسیار مهم است. جامعه جوان که جامعهای آگاه و مشرف به ماجراست، باید کمک کند. البته تغییرات همیشه از سوی افراد جامعه بهسختی پذیرفته میشود، اما تغییراتی که توأم با نوآوری و خلاقیت باشد، سرعت انتشار و فراگیری بیشتری دارد. یکی دو سال پیش، موضوع استارتاپها برای جامعه ما غریب و ناآشنا بود، اما الان ادبیات آن علاوهبر جامعه دانشگاهی، در اقشار مختلف جامعه رسوخ پیدا کرده و عموم جامعه با آن درگیر شده است. اشراف و اطلاعات مجلس، دولت، قوه قضائیه و دیگر دستگاهها هم نسبت به گذشته بیشتر شده است.
آیا نگاه مطلوب حاصل شده است؟
هنوز فاصله داریم و باید تلاش کنیم که هرچه بیشتر بهسمت اطلاع و آگاهی عمومی برویم. البته در این اطلاعرسانی باید نواقص و چالشها در کنار فواید و مزایا گفته شود، این باعث میشود که دولت و مجلس، نقایص و چالشها را رفع و نقاط قوت را تقویت کنند، ضمن اینکه مدیران کشور اهمیت استارتاپها را میدانند. ممکن است مقاومتهایی وجود داشته باشد، اما این مقاومتها بایستی با تعامل رفع شود. از سوی دیگر استارتاپهایی که موفقیتهایی کسب کردهاند باید فرهنگسازی کنند. نمیتوان به فضایی ورود پیدا کرد، موفقیتی کسب کرد و کنار نشست. استارتاپهای موفق برای فرهنگسازی باید کمک کنند تا جامعه هرچه بیشتر با این موضوع آشنا شود. بایستی نکات قوت استارتاپها تقویت شده و نقاط ضعف آن رفع شود.
نظر شما